زندگی نامه سردار حاج قاسم سلیمانی

زندگی نامه

 
قاسم سلیمانی نام پدر حسن متولد ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی و فرمانده پیشین سپاه قدس است. او در دوران جنگ ایران و عراق فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود.
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس با حضور در این مناطق و سازماندهی نیرو‌های مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت. وی در سال ۱۳۸۹ش، موفق به أخذ درجه سرلشکری شد. سردار سلیمانی بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ به شهادت رسید.
+ نوشته شده در  سه شنبه 14 آذر 1402ساعت 13:45  توسط راحیل 

 زندگینامه
 
قاسم سلیمانی نام پدر حسن متولد ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی و فرمانده پیشین سپاه قدس است. او در دوران جنگ ایران و عراق فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود.
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس با حضور در این مناطق و سازماندهی نیرو‌های مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت. وی در سال ۱۳۸۹ش، موفق به أخذ درجه سرلشکری شد. سردار سلیمانی بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ به شهادت رسید.
ویژگی‌ها
اخلاص، شجاعت، شهادت‌طلبی، ارادت و تمسک به اهل‌بیت(ع)، ولایت‌مداری، تعبد و معنویت، نبوغ نظامی، نظم و انضباط و مردمی بودن از ویژگی‌های قاسم سلیمانی شمرده شده است. همچنین آیت‌الله خامنه‌ای از او به عنوان چهره بین‌المللی مقاومت، تربیت‌شده اسلام و مکتب امام خمینی یاد کرده است.
دوران جنگ ایران و عراق
 
قاسم سلیمانی پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ش عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و هم‌زمان با شروع جنگ ایران و عراق، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبهه‌ها فرستاد. وی در دوره‌ای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را بر عهده داشت. سلیمانی در سال ۱۳۶۰ش با حکم محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله منصوب شد.
 
 
 
وی در جنگ عراق علیه ایران، از فرماندهان عملیات‌های والفجر ۸، کربلای ۴ و کربلای ۵ بود. عملیات کربلای ۵ از مهم‌ترین عملیات‌های ایران در دوران جنگ دانسته شده که تضعیف موقعیت سیاسی و نظامی ارتش بعث عراق و تثبیت اوضاع به سود قوای نظامی ایران از نتایج آن ارزیابی شده است.
فعالیت های پس از دفاع مقدس
 
سلیمانی پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرز‌های شرقی ایران هدایت می‌شدند. سلیمانی تا قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باند‌های قاچاق مواد مخدر در مرز‌های ایران و افغانستان می‌جنگید. او در بهمن سال ۱۳۸۹ش از سوی آیت الله خامنه‌ای، فرمانده کل قوای نظامی ایران درجه سرلشکری (بالاترین درجه نظامی در ایران) را دریافت کرد.
فرماندهی سپاه قدس
 
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. بر اساس گزارش نقل شده از مرکز ویژه اطلاعات اسرائیل، سپاه قدس در سال ۱۹۹۰م جهت افزایش فعالیت برون‌مرزی ایران شکل گرفت و سلیمانی پس از احمد وحیدی دومین فرمانده سپاه قدس ایران شد.
 
طبق این گزارش، قاسم سلیمانی نقش کلیدی در تقویت نفوذ ایران در خاورمیانه به ویژه در ناآرامی‌های منطقه‌ای معروف به بیداری اسلامی (بهار عربی) ایفا کرده است.
حضور در عراق و سوریه و مبارزه با داعش
 
قاسم سلیمانی از فرماندهان مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه است. داعش گروهی سلفی بود که پس از سقوط صدام در عراق و خلاء قدرت در این منطقه، پدید آمد. ایران برای حفظ امنیت و کنترل منطقه، مبارزه با این گروه را آغاز کرد. به نقل از خبرگزاری ایسنا، در سال ۲۰۱۱م نیرو‌های تحت فرمان سلیمانی از جمله لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون جهت مبارزه با داعش و نیرو‌های شورشی راهی سوریه شدند. همچنین در سال ۲۰۱۴ شهر موصل به تصرف داعش درآمد و بغداد، پایتخت عراق نیز تا مرز سقوط پیش رفت؛ قاسم سلیمانی با سازماندهی بخشی از نیرو‌های حشد الشعبی نقش مؤثری در اخراج داعش از عراق داشت. حیدر العبادی نخست‌وزیر وقت عراق، از قاسم سلیمانی به عنوان یکی از اصلی‌ترین متحدان عراق در مبارزه با داعش نام برد. سلیمانی در نامه‌ای خطاب به آیت الله خامنه‌ای که ۳۰ آبان ۱۳۹۶ش در رسانه‌های ایران منتشر شد، پایان داعش را اعلام کرد و از برافراشته شدن پرچم سوریه در البوکمال از شهر‌های سوریه در نزدیکی مرز عراق خبر داد. روزنامه اسرائیلی هاآرتص، سلیمانی را متهم به حضور در عملیات موشکی علیه اسرائیل و اقدام علیه یهودیان دنیا کرده است.
 
فعالیت های سپاه قدس ایران در کنار دیگر مبارزان ضد گروه های تروریستی در نهایت سبب شد تا داعش در کشورهای عراق و سوریه نابود شود.
 
 
 
بخشی از پاسخ آیت‌الله خامنه‌ای به نامه قاسم سلیمانی درباره پایان سیطره داعش:
شما با متلاشی ساختن تودۀ سرطانی و مهلک داعش نه‌فقط به کشور‌های منطقه و به جهان اسلام بلکه به همۀ ملت‌ها و به بشریت خدمتی بزرگ کردید.
دریافت نشان ذوالفقار
 
در ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ش آیت‌الله خامنه‌ای، نشان ذوالفقار - عالی‌ترین نشان نظامی ایران - را به سلیمانی اهدا کرد. طبق آئین‌نامه اهدای نشان‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران، این نشان به فرماندهان عالی‌رتبه و رؤسای ستاد‌های عالی‌رتبه در نیرو‌های مسلح اهدا می‌شود که تدابیر آن‌ها در طرح‌ریزی و هدایت عملیات‌های رزمی موجب حصول نتایج مطلوب شده باشد.
شهادت
 
بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ در حمله موشکی هلی کوپتر‌های آمریکایی به دو خودرو در اطراف فرودگاه بغداد، سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و تنی چند از اعضای
سردار سلیمانی و تکریم خانواده‌های شهدا
این همرزم سردار سلیمانی در خاطره ای دیگر از شهید سلیمانی، می گوید: حاج قاسم در آخرین سفر هوایی که از تهران به سمت سوریه داشت و بنده او را همراهی می‌کردم، در طول مسیر مدام قرآن تلاوت می‌کرد، ذکر می گفت و به محض شنیدن صدای اذان مغرب در راهرو هواپیما شروع به اقامه نماز کرد. در حالی که سردار مشغول راز و نیاز با معبود خود بود یک کودک در کنار وی راه می رفت و بازی می‌کرد حاج قاسم در اوج معنویت دست نوازش و محبت بر سرکودک کشید و کودک نیز لطف او را بی پاسخ نگذاشت.
به گفته سردار کمالی، حاج قاسم عِرق خاصی به خانواده شهدا و فرزندان آنها بخصوص خردسالان داشت و اگر کسی کودکی را از جایی که نشسته بود بلند می کرد تا مسئولی جای او بنشیند بسیار ناراحت و معترض می شد و جایگاه خانواده شهدا را بالاتر از مسئولان و مقامات می دانست.حرف و عمل سردار سلیمانی یکی بود، صحبت ها و رفتار های او ما را منقلب می کرد ما سرباز این شهید والا مقام هستیم. حشدالشعبی در این حمله هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.
بوسه سردار بر دستان راننده
یکی از همرزمان سردار سلیمانی در سوریه می‌گوید: پس از وقوع سیل خوزستان، با رزمندگان به شوش رفتیم، حاج قاسم پس از ورود به منطقه، با مردم صحبت و آنان را به آرامش دعوت کرد. زمانی که قرار بود سوار بالگرد شود، راننده او به سوی سردار دوید و دست حاج قاسم را بوسید که سردار یکدفعه برگشت، او را در آغوش گرفت و به صورت و دستش بوسه زد. راننده که اختلاف درجه سازمانی زیادی با سردار داشت، از این اقدام حاج قاسم شوکه شده بود به حدی که از فرط خوشحالی نمی توانست رانندگی کند و مدام بر دست خود بوسه می زد و می گفت سردار دست مرا بوسیده است.
به گفته سردار "حمید کمالی"، حاج قاسم در آن سفر پس از شوش عازم دزفول شد، به دیدار مادر پنج شهید در این شهر رفت و بر پای مادر شهدا بوسه زد. او سپس برای ادامه سرکشی به مناطق سیل زده رفت و به نیروهای، حشد الشعبی، سپاه، ارتش و زرمندگان گفت: الان دفاع حرم برای ما خوزستان است، همه نیروها با شنیدن سخن حاج قاسم از خود بی خود شدند و با اشتیاق همانند جبهه های جنگ به مناطق سیل زده رفتند تا مردمی گرفتار سیل را نجات دهند.
گسترش نیروهای مقاومت به برکت خون حاج قاسم
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق و همرزم شهید سلیمانی نیز می‌گوید: به برکت خون حاج قاسم نهضت های منطقه و نیروهای مقاومت مصمم شدند تشکیلات خود را گسترش دهند و محکم پای کار بایستند. دو دسته نیروی حشدالشعبی را ایران تشکیل داد. هشت مرجعیت نیز توسط آیت الله سیستانی و مرجعیت عراق تشکیل شده بود که به ما ملحق شدند. پس از یکدست شدن این نیروها، هم اکنون بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر نیروی طرفدار ایران و هم پیمان با حاج قاسم، امور سیاسی عراق را به دست گرفته و خوب پیش می روند.
سردار حاج مهدی زمردین می افزاید: اگرچه ما سردار و یک وزنه بزرگ در مقاومت را از دست دادیم اما خون ایشان آنقدر پر برکت بود که فکر نمی کردیم تا این حد جنبه جهانی داشته باشد و انقلاب دیگری رقم بخورد؛ ما به عشق حاج قاسم نفس می کشیم. آنقدر این شهید والا مقام بین مردم محبوب و عزیز است که وقتی آنها متوجه می شوند ما سرباز سردار هستیم برای ما احترام ویژه ای قائل می شوند و همه این ها به برکت خون شهدا است.
فوتبال‌بازی داعش با سر شهدا
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق در نقل یکی دیگر از خاطرات مشترک نیروهای مقاومت با سردار سلیمانی می گوید: سردار "عوض شهابی‌فر" فرمانده ارشد کهگیلویه و بویراحمد از رزمندگان بسیار شجاع در هشت سال دفاع مقدس و در سوریه و عراق است؛ وی در حلب برای ستون‌کشی به منظور دور زدن نیروهای داعش جلوتر از همه حرکت می‌کرد و با افزایش درگیری‌ها دلاورانه جلوتر از بقیه رزمندگان در میدان نبرد پیش می‌رفت که یکباره توسط یک داعشی به رگبار بسته شد و ۲۸ تیر به وی اصابت کرد . ما با تصور اینکه فرمانده به شهادت رسیده عقب‌نشینی کردیم و تصمیم گرفتیم فردا برای انتقال پیکرش به میدان برویم که اگر پیکر او توسط نیروهای داعشی برده نشده بود، او را به پشت جبهه منتقل و به خانواده‌اش تحویل دهیم؛ چراکه داعشی ها پس از مواجه شدن با پیکر شهدای ما سر را از تن آنها جدا می کردند و بعد از به آتش کشیدن بدن، با سر شهدا فوتبال بازی می کردند. اما پس از رفتن به میدان متوجه شدیم وی هنوز زنده است که بی درنگ او را به بیمارستان منتقل کردیم و سپس برای ادامه روند درمان به تهران اعزام شد.
دلاوری های سردار شهابی فر تا شوخی های حاج قاسم در میدان نبرد
سردار زمردین ادامه می دهد: شهابی فر پس از درمان برای ماموریت به عراق، پیش ما آمد. در عملیات "جوف الصخر" جایی که مرکز فرماندهی داعش بود در مسیر کربلا تا بغداد جاده ای قرار دارد که شیعیان از بغداد برای زیارت ضریح امام حسین ع به عراق می‌آیند و همانند پیاده روی که در مسیر نجف تا کربلا وجود دارد از مسیر بغداد تا کربلا، مدینه الصدر و کل بغداد نیز پیاده روی وجود دارد در این مسیر در ۳۰ کیلومتری کربلا یک منطقه به نام جوف الصخر وجود دارد که روبروی آن مقبره دو طفلان مسلم قرار دارد و اهالی آن اهل تسنن و وهابی هستند حتی آمریکایی ها جرات نداشتند برای پاکسازی به این منطقه بروند، در آنجا تک تیراندازان حدود ۳ هزار نفر از شیعیان امام علی (ع) را به طروق مختلف به شهادت رسانده بودند که حاج قاسم دستور داد ما در جوف عملیات انجام دهیم تا امنیت کربلا تامین شود چراکه حدود چهار ماه تا اربعین بود .
این عملیات را از چند محور آغاز کردیم و قرار بود عملیات در آن سوی آب را نیز نیروهای مقتدا صدر انجام دهند که کمی کوتاهی کردند. بعد از انجام چند عملیات به جلو پیشروی کردیم و عملیات خوب و موفقیت آمیزی رقم خورد؛ جوف دست نیروهای حشدالشعبی افتاد و در همین حین در یک محور در کنار سردار شهابی‌فر بودیم، در عملیات ها وی تا حدی به دل دشمن می رفت و بقیه نیروهای حشدالشعبی با ترس به دنبال ما می آمدند که یکباره دیدیم شهابی‌فر تخته گاز تیربار را به دست گرفت و به تنهایی به جلو رفت و آن منطقه را فتح کرد ؛ او بقدری سریع جلو می رفت که ما می گفتیم سردار صبر کن تا نیروها برسند با هم در منطقه جلو برویم، اما او می گفت نه من باید شهید شوم . با خنده به او می گفتیم ما چه گناهی کرده ایم که با تو در یک عملیات هستیم باید مراقبت جان خود باشیم یا تو، خلاصه عملیات با موفقیت انجام شد و ما باز گشتیم. 
پس از بازگشت، حاج قاسم و معاونانش از ما گزارش کار خواستند، به آنها گفتیم هر کس با شهابی فر به عملیات برود شهید می شود چون او سرش را پایین می اندازد و بی پروا برای مقابله با دشمن به میدان می رود. یک شب حاج قاسم ما را صدا زد و گفت: سردار شهابی می گوید می خواهم شهید شوم شما چه کاری انجام می دهید؟ به شوخی گفتیم ما چند کار بلدیم، شهید فهمیده را هم ما؟ به شوخی گفت من از لرهای بزرگ لک هستم اگر من شهید شوم طایفه ام یکماه برای من مراسم برپا می کنند و هر شب چلو گوشت می دهند ما گفتیم ما به تو چلوگوشت می‌دهیم دست از سر ما بردار گفت نه باید در منطقه شهید شوم این نمونه ای از خاطراتی است که خنده بر لب ما می‌آورد و از خستگی ما می‌کاست.
تدبیر سردار و جلوگیری از شهادت ۱۳۰ رزمنده
فرمانده تخریب و شناسایی در سوریه و عراق می‌گوید: در یکی از عملیات ها در سوریه که موفق شده بودیم بسیاری از مناطق را آزاد کنیم، یک تپه سوق الجیشی وجود داشت که رزمندگان به سردار اصرار می کردند که آن تپه را هم بگیریم و کار داعش را یکسره کنیم، داعشی‌ها سنگرهای خوبی روی آن تپه درست کرده بودند و به شدت در آنجا مبارزه و از آن مکان محافظت می کردند، همه می گفتیم حالا که تا اینجا آمده ایم و حال نیروها مساعد است تپه را هم از دست نیروهای داعش آزاد کنیم اما سردار سلیمانی با قرآن یک استخاره گرفت و پاسخ داد نه.
در مرکز عملیات، نیروهای روس از ما دستور می گرفتند، نیروهای ایرانی، حزب الله و ارتش سوریه نیز برای انجام عملیات ها با هم هماهنگ بودند هنوز یک ساعت از اصرار ما به حاج قاسم برای حمله به تپه نگذشته بود که نیروهای روس بدون اطلاع و هماهنگی با ما این تپه را بمباران و آنجا را کن فیکون کردند و همه داعشی ها را کشتند. با خود گفتیم خدایا سردار چه علم لدنی دارد و به خدا وصل است، اگر به ما اجازه حمله داده بود احتمالا همه ۱۳۰ رزمنده ای که در عملیات بودند، به شهادت می رسیدند.
سردار زمردین با بیان اینکه حاج قاسم بسیار دل نارک بود و  وقتی رزمنده ای به شهادت می رسید با تمام وجود ناراحت می شد و می گریست چراکه آنها را همانند فرزندان خود دوست داشت و می گفت خانواده ها آنها را به ما سپرده اند ما اگر کوتاهی کنیم جواب خانواده ها را چه کسی می خواهد بدهد، افزود: جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب نظیر و نصرتی، باقری در عملیات ها مشتاقانه کنار ما بودند و به شهادت رسیدند.
پذیرایی حاج قاسم از رزمندگان
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق درباره سایر ویژگی های شخصیتی شهید سلیمانی می‌گوید: سردار مرد مهربانی بود و همیشه در سفرهایی که به عراق و سوریه داشتیم با شیرینی های سنتی کرمان از رزمندگان پذیرایی می‌کرد.
سردار زمردیان با بیان اینکه سردار سلیمانی اهل شوخی و خنده بود و در عملیات ها موجب دلگرمی ما می شد، افزود: او از دروغ متنفر بود و با افرادی که حرفی بدون پشتوانه و مستند می زدند، برخورد می کرد.
اگرچه جسم خاکی سردار دلها در تروری ناجوانمردانه از میان ما رفت ولی منش و رادمردی این شهید والا مقام تا ابد در اذهان ما جاودانه خواهد ماند. راهش پررهرو باد.
به گزارش ایرنا، سرباز ولایت و امت اسلامی سردار سپهبد پاسدار حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده فداکار، شجاع و بی‌نظیر نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بامداد (جمعه ۱۳ دی ۹۸) در پی حمله هوایی نیروهای متجاوز و تروریست آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد پس از عمری مجاهدت، فداکاری و نقش‌آفرینی‌های ماندگار و پرافتخار در راه اعتلای اسلام و دفاع از قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و سرافرازی ایران عزیز به شهادت رسید.
خاطرات رفیق 30 سالهِ سردار دل‌ها/ وقتی اشرار نام روستا را «قاسم‎ آباد» گذاشتند:
قبل از شهید سلیمانی هیچ نیرویی نمی‌توانست از شهرستان رودبار جنوب در استان کرمان، عبور کند. بدون درگیری و شهادت نیروها، ۴۵۶ نفر از اشرار جنوب شرق کرمان بدون ریختن یک قطره خون تسلیم شدند. حاج قاسم برای آنها که فریب خورده بودند؛ زمین کشاورزی، مدرسه و خانه ایجاد کرد و آنها به خاطر علاقه‎‌مندی به شخصیت حاج قاسم، نام روستای خود را قاسم آباد گذاشتند.
ابراهیم شهریاری فرمانده گردان ۴۲۵ حضرت علی اکبر(ع) دوست و هم‎رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از سال ۱۳۶۱ در شهر کرمان است. او اکنون قریب به ۶۰ سال دارد و در دوران دفاع مقدس، امنیت شرق و جنوب شرق ایران، سوریه، لبنان و عراق را تامین، همچنین در کرمان شهید سلیمانی را همراهی کرده است. شهریاری در دوران جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با حاج قاسم آشنا شد و به خاطر دلاوری هایش به جایگاه فرماندهی گردان منصوب شد.
شهریاری در همه این سال ها مجاهدانه رزمیده است، زندگی او نگارنده را یاد عنوان کتاب «مرگ از من فرار می کند» شهید چمران، منتشر شده در نشر روایت فتح می اندازد، او تا پیشگاه مرگ سرخ بارها رفته، اما تقدیر این بوده تا بماند. نمونه ای از این حضور و مجاهدت را می توان در ویدیویی از لحظه عروج شهید شوشتری مشاهده کرد، حاج ابراهیم پشت به پشت شهید شوشتری تا لحظه شهادت حضور دارد، اما آن جا هم مقدر نبود تا به شهادت برسد.
او در بیان خاطرات‎ش درباره شهید سلیمانی هر آنچه را که دیگر دوستان و نزدیکان حاج قاسم تکرار کرده‎ اند را شهادت می‎ دهد. او همانند دیگر رزمندگان و یاران حاج قاسم از خلوص و تواضع و شجاعت او می‎ گوید و در شروع گفت‎‌‌وگویمان از دو شکل رفاقت با حاج قاسم می گوید: ما دو شکل از رفاقت را با حاج قاسم تجربه کردیم. شکل اول فرماندهی و فرمانداری شهید بود و شکل دوم زمانی که کارها کمتر بود، با حاجی رفیق بودیم.
+ نوشته شده در  سه شنبه 14 آذر 1402ساعت 13:40  توسط راحیل 

 زندگینامه
 
قاسم سلیمانی نام پدر حسن متولد ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی و فرمانده پیشین سپاه قدس است. او در دوران جنگ ایران و عراق فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود.
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس با حضور در این مناطق و سازماندهی نیرو‌های مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت. وی در سال ۱۳۸۹ش، موفق به أخذ درجه سرلشکری شد. سردار سلیمانی بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ به شهادت رسید.
ویژگی‌ها
اخلاص، شجاعت، شهادت‌طلبی، ارادت و تمسک به اهل‌بیت(ع)، ولایت‌مداری، تعبد و معنویت، نبوغ نظامی، نظم و انضباط و مردمی بودن از ویژگی‌های قاسم سلیمانی شمرده شده است. همچنین آیت‌الله خامنه‌ای از او به عنوان چهره بین‌المللی مقاومت، تربیت‌شده اسلام و مکتب امام خمینی یاد کرده است.
دوران جنگ ایران و عراق
 
قاسم سلیمانی پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ش عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و هم‌زمان با شروع جنگ ایران و عراق، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبهه‌ها فرستاد. وی در دوره‌ای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را بر عهده داشت. سلیمانی در سال ۱۳۶۰ش با حکم محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله منصوب شد.
 
 
 
وی در جنگ عراق علیه ایران، از فرماندهان عملیات‌های والفجر ۸، کربلای ۴ و کربلای ۵ بود. عملیات کربلای ۵ از مهم‌ترین عملیات‌های ایران در دوران جنگ دانسته شده که تضعیف موقعیت سیاسی و نظامی ارتش بعث عراق و تثبیت اوضاع به سود قوای نظامی ایران از نتایج آن ارزیابی شده است.
فعالیت های پس از دفاع مقدس
 
سلیمانی پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرز‌های شرقی ایران هدایت می‌شدند. سلیمانی تا قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باند‌های قاچاق مواد مخدر در مرز‌های ایران و افغانستان می‌جنگید. او در بهمن سال ۱۳۸۹ش از سوی آیت الله خامنه‌ای، فرمانده کل قوای نظامی ایران درجه سرلشکری (بالاترین درجه نظامی در ایران) را دریافت کرد.
فرماندهی سپاه قدس
 
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. بر اساس گزارش نقل شده از مرکز ویژه اطلاعات اسرائیل، سپاه قدس در سال ۱۹۹۰م جهت افزایش فعالیت برون‌مرزی ایران شکل گرفت و سلیمانی پس از احمد وحیدی دومین فرمانده سپاه قدس ایران شد.
 
طبق این گزارش، قاسم سلیمانی نقش کلیدی در تقویت نفوذ ایران در خاورمیانه به ویژه در ناآرامی‌های منطقه‌ای معروف به بیداری اسلامی (بهار عربی) ایفا کرده است.
حضور در عراق و سوریه و مبارزه با داعش
 
قاسم سلیمانی از فرماندهان مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه است. داعش گروهی سلفی بود که پس از سقوط صدام در عراق و خلاء قدرت در این منطقه، پدید آمد. ایران برای حفظ امنیت و کنترل منطقه، مبارزه با این گروه را آغاز کرد. به نقل از خبرگزاری ایسنا، در سال ۲۰۱۱م نیرو‌های تحت فرمان سلیمانی از جمله لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون جهت مبارزه با داعش و نیرو‌های شورشی راهی سوریه شدند. همچنین در سال ۲۰۱۴ شهر موصل به تصرف داعش درآمد و بغداد، پایتخت عراق نیز تا مرز سقوط پیش رفت؛ قاسم سلیمانی با سازماندهی بخشی از نیرو‌های حشد الشعبی نقش مؤثری در اخراج داعش از عراق داشت. حیدر العبادی نخست‌وزیر وقت عراق، از قاسم سلیمانی به عنوان یکی از اصلی‌ترین متحدان عراق در مبارزه با داعش نام برد. سلیمانی در نامه‌ای خطاب به آیت الله خامنه‌ای که ۳۰ آبان ۱۳۹۶ش در رسانه‌های ایران منتشر شد، پایان داعش را اعلام کرد و از برافراشته شدن پرچم سوریه در البوکمال از شهر‌های سوریه در نزدیکی مرز عراق خبر داد. روزنامه اسرائیلی هاآرتص، سلیمانی را متهم به حضور در عملیات موشکی علیه اسرائیل و اقدام علیه یهودیان دنیا کرده است.
 
فعالیت های سپاه قدس ایران در کنار دیگر مبارزان ضد گروه های تروریستی در نهایت سبب شد تا داعش در کشورهای عراق و سوریه نابود شود.
 
 
 
بخشی از پاسخ آیت‌الله خامنه‌ای به نامه قاسم سلیمانی درباره پایان سیطره داعش:
شما با متلاشی ساختن تودۀ سرطانی و مهلک داعش نه‌فقط به کشور‌های منطقه و به جهان اسلام بلکه به همۀ ملت‌ها و به بشریت خدمتی بزرگ کردید.
دریافت نشان ذوالفقار
 
در ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ش آیت‌الله خامنه‌ای، نشان ذوالفقار - عالی‌ترین نشان نظامی ایران - را به سلیمانی اهدا کرد. طبق آئین‌نامه اهدای نشان‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران، این نشان به فرماندهان عالی‌رتبه و رؤسای ستاد‌های عالی‌رتبه در نیرو‌های مسلح اهدا می‌شود که تدابیر آن‌ها در طرح‌ریزی و هدایت عملیات‌های رزمی موجب حصول نتایج مطلوب شده باشد.
شهادت
 
بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ در حمله موشکی هلی کوپتر‌های آمریکایی به دو خودرو در اطراف فرودگاه بغداد، سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و تنی چند از اعضای
سردار سلیمانی و تکریم خانواده‌های شهدا
این همرزم سردار سلیمانی در خاطره ای دیگر از شهید سلیمانی، می گوید: حاج قاسم در آخرین سفر هوایی که از تهران به سمت سوریه داشت و بنده او را همراهی می‌کردم، در طول مسیر مدام قرآن تلاوت می‌کرد، ذکر می گفت و به محض شنیدن صدای اذان مغرب در راهرو هواپیما شروع به اقامه نماز کرد. در حالی که سردار مشغول راز و نیاز با معبود خود بود یک کودک در کنار وی راه می رفت و بازی می‌کرد حاج قاسم در اوج معنویت دست نوازش و محبت بر سرکودک کشید و کودک نیز لطف او را بی پاسخ نگذاشت.
به گفته سردار کمالی، حاج قاسم عِرق خاصی به خانواده شهدا و فرزندان آنها بخصوص خردسالان داشت و اگر کسی کودکی را از جایی که نشسته بود بلند می کرد تا مسئولی جای او بنشیند بسیار ناراحت و معترض می شد و جایگاه خانواده شهدا را بالاتر از مسئولان و مقامات می دانست.حرف و عمل سردار سلیمانی یکی بود، صحبت ها و رفتار های او ما را منقلب می کرد ما سرباز این شهید والا مقام هستیم. حشدالشعبی در این حمله هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.
بوسه سردار بر دستان راننده
یکی از همرزمان سردار سلیمانی در سوریه می‌گوید: پس از وقوع سیل خوزستان، با رزمندگان به شوش رفتیم، حاج قاسم پس از ورود به منطقه، با مردم صحبت و آنان را به آرامش دعوت کرد. زمانی که قرار بود سوار بالگرد شود، راننده او به سوی سردار دوید و دست حاج قاسم را بوسید که سردار یکدفعه برگشت، او را در آغوش گرفت و به صورت و دستش بوسه زد. راننده که اختلاف درجه سازمانی زیادی با سردار داشت، از این اقدام حاج قاسم شوکه شده بود به حدی که از فرط خوشحالی نمی توانست رانندگی کند و مدام بر دست خود بوسه می زد و می گفت سردار دست مرا بوسیده است.
به گفته سردار "حمید کمالی"، حاج قاسم در آن سفر پس از شوش عازم دزفول شد، به دیدار مادر پنج شهید در این شهر رفت و بر پای مادر شهدا بوسه زد. او سپس برای ادامه سرکشی به مناطق سیل زده رفت و به نیروهای، حشد الشعبی، سپاه، ارتش و زرمندگان گفت: الان دفاع حرم برای ما خوزستان است، همه نیروها با شنیدن سخن حاج قاسم از خود بی خود شدند و با اشتیاق همانند جبهه های جنگ به مناطق سیل زده رفتند تا مردمی گرفتار سیل را نجات دهند.
گسترش نیروهای مقاومت به برکت خون حاج قاسم
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق و همرزم شهید سلیمانی نیز می‌گوید: به برکت خون حاج قاسم نهضت های منطقه و نیروهای مقاومت مصمم شدند تشکیلات خود را گسترش دهند و محکم پای کار بایستند. دو دسته نیروی حشدالشعبی را ایران تشکیل داد. هشت مرجعیت نیز توسط آیت الله سیستانی و مرجعیت عراق تشکیل شده بود که به ما ملحق شدند. پس از یکدست شدن این نیروها، هم اکنون بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر نیروی طرفدار ایران و هم پیمان با حاج قاسم، امور سیاسی عراق را به دست گرفته و خوب پیش می روند.
سردار حاج مهدی زمردین می افزاید: اگرچه ما سردار و یک وزنه بزرگ در مقاومت را از دست دادیم اما خون ایشان آنقدر پر برکت بود که فکر نمی کردیم تا این حد جنبه جهانی داشته باشد و انقلاب دیگری رقم بخورد؛ ما به عشق حاج قاسم نفس می کشیم. آنقدر این شهید والا مقام بین مردم محبوب و عزیز است که وقتی آنها متوجه می شوند ما سرباز سردار هستیم برای ما احترام ویژه ای قائل می شوند و همه این ها به برکت خون شهدا است.
فوتبال‌بازی داعش با سر شهدا
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق در نقل یکی دیگر از خاطرات مشترک نیروهای مقاومت با سردار سلیمانی می گوید: سردار "عوض شهابی‌فر" فرمانده ارشد کهگیلویه و بویراحمد از رزمندگان بسیار شجاع در هشت سال دفاع مقدس و در سوریه و عراق است؛ وی در حلب برای ستون‌کشی به منظور دور زدن نیروهای داعش جلوتر از همه حرکت می‌کرد و با افزایش درگیری‌ها دلاورانه جلوتر از بقیه رزمندگان در میدان نبرد پیش می‌رفت که یکباره توسط یک داعشی به رگبار بسته شد و ۲۸ تیر به وی اصابت کرد . ما با تصور اینکه فرمانده به شهادت رسیده عقب‌نشینی کردیم و تصمیم گرفتیم فردا برای انتقال پیکرش به میدان برویم که اگر پیکر او توسط نیروهای داعشی برده نشده بود، او را به پشت جبهه منتقل و به خانواده‌اش تحویل دهیم؛ چراکه داعشی ها پس از مواجه شدن با پیکر شهدای ما سر را از تن آنها جدا می کردند و بعد از به آتش کشیدن بدن، با سر شهدا فوتبال بازی می کردند. اما پس از رفتن به میدان متوجه شدیم وی هنوز زنده است که بی درنگ او را به بیمارستان منتقل کردیم و سپس برای ادامه روند درمان به تهران اعزام شد.
دلاوری های سردار شهابی فر تا شوخی های حاج قاسم در میدان نبرد
سردار زمردین ادامه می دهد: شهابی فر پس از درمان برای ماموریت به عراق، پیش ما آمد. در عملیات "جوف الصخر" جایی که مرکز فرماندهی داعش بود در مسیر کربلا تا بغداد جاده ای قرار دارد که شیعیان از بغداد برای زیارت ضریح امام حسین ع به عراق می‌آیند و همانند پیاده روی که در مسیر نجف تا کربلا وجود دارد از مسیر بغداد تا کربلا، مدینه الصدر و کل بغداد نیز پیاده روی وجود دارد در این مسیر در ۳۰ کیلومتری کربلا یک منطقه به نام جوف الصخر وجود دارد که روبروی آن مقبره دو طفلان مسلم قرار دارد و اهالی آن اهل تسنن و وهابی هستند حتی آمریکایی ها جرات نداشتند برای پاکسازی به این منطقه بروند، در آنجا تک تیراندازان حدود ۳ هزار نفر از شیعیان امام علی (ع) را به طروق مختلف به شهادت رسانده بودند که حاج قاسم دستور داد ما در جوف عملیات انجام دهیم تا امنیت کربلا تامین شود چراکه حدود چهار ماه تا اربعین بود .
این عملیات را از چند محور آغاز کردیم و قرار بود عملیات در آن سوی آب را نیز نیروهای مقتدا صدر انجام دهند که کمی کوتاهی کردند. بعد از انجام چند عملیات به جلو پیشروی کردیم و عملیات خوب و موفقیت آمیزی رقم خورد؛ جوف دست نیروهای حشدالشعبی افتاد و در همین حین در یک محور در کنار سردار شهابی‌فر بودیم، در عملیات ها وی تا حدی به دل دشمن می رفت و بقیه نیروهای حشدالشعبی با ترس به دنبال ما می آمدند که یکباره دیدیم شهابی‌فر تخته گاز تیربار را به دست گرفت و به تنهایی به جلو رفت و آن منطقه را فتح کرد ؛ او بقدری سریع جلو می رفت که ما می گفتیم سردار صبر کن تا نیروها برسند با هم در منطقه جلو برویم، اما او می گفت نه من باید شهید شوم . با خنده به او می گفتیم ما چه گناهی کرده ایم که با تو در یک عملیات هستیم باید مراقبت جان خود باشیم یا تو، خلاصه عملیات با موفقیت انجام شد و ما باز گشتیم. 
پس از بازگشت، حاج قاسم و معاونانش از ما گزارش کار خواستند، به آنها گفتیم هر کس با شهابی فر به عملیات برود شهید می شود چون او سرش را پایین می اندازد و بی پروا برای مقابله با دشمن به میدان می رود. یک شب حاج قاسم ما را صدا زد و گفت: سردار شهابی می گوید می خواهم شهید شوم شما چه کاری انجام می دهید؟ به شوخی گفتیم ما چند کار بلدیم، شهید فهمیده را هم ما؟ به شوخی گفت من از لرهای بزرگ لک هستم اگر من شهید شوم طایفه ام یکماه برای من مراسم برپا می کنند و هر شب چلو گوشت می دهند ما گفتیم ما به تو چلوگوشت می‌دهیم دست از سر ما بردار گفت نه باید در منطقه شهید شوم این نمونه ای از خاطراتی است که خنده بر لب ما می‌آورد و از خستگی ما می‌کاست.
تدبیر سردار و جلوگیری از شهادت ۱۳۰ رزمنده
فرمانده تخریب و شناسایی در سوریه و عراق می‌گوید: در یکی از عملیات ها در سوریه که موفق شده بودیم بسیاری از مناطق را آزاد کنیم، یک تپه سوق الجیشی وجود داشت که رزمندگان به سردار اصرار می کردند که آن تپه را هم بگیریم و کار داعش را یکسره کنیم، داعشی‌ها سنگرهای خوبی روی آن تپه درست کرده بودند و به شدت در آنجا مبارزه و از آن مکان محافظت می کردند، همه می گفتیم حالا که تا اینجا آمده ایم و حال نیروها مساعد است تپه را هم از دست نیروهای داعش آزاد کنیم اما سردار سلیمانی با قرآن یک استخاره گرفت و پاسخ داد نه.
در مرکز عملیات، نیروهای روس از ما دستور می گرفتند، نیروهای ایرانی، حزب الله و ارتش سوریه نیز برای انجام عملیات ها با هم هماهنگ بودند هنوز یک ساعت از اصرار ما به حاج قاسم برای حمله به تپه نگذشته بود که نیروهای روس بدون اطلاع و هماهنگی با ما این تپه را بمباران و آنجا را کن فیکون کردند و همه داعشی ها را کشتند. با خود گفتیم خدایا سردار چه علم لدنی دارد و به خدا وصل است، اگر به ما اجازه حمله داده بود احتمالا همه ۱۳۰ رزمنده ای که در عملیات بودند، به شهادت می رسیدند.
سردار زمردین با بیان اینکه حاج قاسم بسیار دل نارک بود و  وقتی رزمنده ای به شهادت می رسید با تمام وجود ناراحت می شد و می گریست چراکه آنها را همانند فرزندان خود دوست داشت و می گفت خانواده ها آنها را به ما سپرده اند ما اگر کوتاهی کنیم جواب خانواده ها را چه کسی می خواهد بدهد، افزود: جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب نظیر و نصرتی، باقری در عملیات ها مشتاقانه کنار ما بودند و به شهادت رسیدند.
پذیرایی حاج قاسم از رزمندگان
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق درباره سایر ویژگی های شخصیتی شهید سلیمانی می‌گوید: سردار مرد مهربانی بود و همیشه در سفرهایی که به عراق و سوریه داشتیم با شیرینی های سنتی کرمان از رزمندگان پذیرایی می‌کرد.
سردار زمردیان با بیان اینکه سردار سلیمانی اهل شوخی و خنده بود و در عملیات ها موجب دلگرمی ما می شد، افزود: او از دروغ متنفر بود و با افرادی که حرفی بدون پشتوانه و مستند می زدند، برخورد می کرد.
اگرچه جسم خاکی سردار دلها در تروری ناجوانمردانه از میان ما رفت ولی منش و رادمردی این شهید والا مقام تا ابد در اذهان ما جاودانه خواهد ماند. راهش پررهرو باد.
به گزارش ایرنا، سرباز ولایت و امت اسلامی سردار سپهبد پاسدار حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده فداکار، شجاع و بی‌نظیر نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بامداد (جمعه ۱۳ دی ۹۸) در پی حمله هوایی نیروهای متجاوز و تروریست آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد پس از عمری مجاهدت، فداکاری و نقش‌آفرینی‌های ماندگار و پرافتخار در راه اعتلای اسلام و دفاع از قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و سرافرازی ایران عزیز به شهادت رسید.
خاطرات رفیق 30 سالهِ سردار دل‌ها/ وقتی اشرار نام روستا را «قاسم‎ آباد» گذاشتند:
قبل از شهید سلیمانی هیچ نیرویی نمی‌توانست از شهرستان رودبار جنوب در استان کرمان، عبور کند. بدون درگیری و شهادت نیروها، ۴۵۶ نفر از اشرار جنوب شرق کرمان بدون ریختن یک قطره خون تسلیم شدند. حاج قاسم برای آنها که فریب خورده بودند؛ زمین کشاورزی، مدرسه و خانه ایجاد کرد و آنها به خاطر علاقه‎‌مندی به شخصیت حاج قاسم، نام روستای خود را قاسم آباد گذاشتند.
ابراهیم شهریاری فرمانده گردان ۴۲۵ حضرت علی اکبر(ع) دوست و هم‎رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از سال ۱۳۶۱ در شهر کرمان است. او اکنون قریب به ۶۰ سال دارد و در دوران دفاع مقدس، امنیت شرق و جنوب شرق ایران، سوریه، لبنان و عراق را تامین، همچنین در کرمان شهید سلیمانی را همراهی کرده است. شهریاری در دوران جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با حاج قاسم آشنا شد و به خاطر دلاوری هایش به جایگاه فرماندهی گردان منصوب شد.
شهریاری در همه این سال ها مجاهدانه رزمیده است، زندگی او نگارنده را یاد عنوان کتاب «مرگ از من فرار می کند» شهید چمران، منتشر شده در نشر روایت فتح می اندازد، او تا پیشگاه مرگ سرخ بارها رفته، اما تقدیر این بوده تا بماند. نمونه ای از این حضور و مجاهدت را می توان در ویدیویی از لحظه عروج شهید شوشتری مشاهده کرد، حاج ابراهیم پشت به پشت شهید شوشتری تا لحظه شهادت حضور دارد، اما آن جا هم مقدر نبود تا به شهادت برسد.
او در بیان خاطرات‎ش درباره شهید سلیمانی هر آنچه را که دیگر دوستان و نزدیکان حاج قاسم تکرار کرده‎ اند را شهادت می‎ دهد. او همانند دیگر رزمندگان و یاران حاج قاسم از خلوص و تواضع و شجاعت او می‎ گوید و در شروع گفت‎‌‌وگویمان از دو شکل رفاقت با حاج قاسم می گوید: ما دو شکل از رفاقت را با حاج قاسم تجربه کردیم. شکل اول فرماندهی و فرمانداری شهید بود و شکل دوم زمانی که کارها کمتر بود، با حاجی رفیق بودیم.
+ نوشته شده در  سه شنبه 14 آذر 1402ساعت 13:40  توسط راحیل 

 زندگینامه
 
قاسم سلیمانی نام پدر حسن متولد ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی و فرمانده پیشین سپاه قدس است. او در دوران جنگ ایران و عراق فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود.
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس با حضور در این مناطق و سازماندهی نیرو‌های مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت. وی در سال ۱۳۸۹ش، موفق به أخذ درجه سرلشکری شد. سردار سلیمانی بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ به شهادت رسید.
ویژگی‌ها
اخلاص، شجاعت، شهادت‌طلبی، ارادت و تمسک به اهل‌بیت(ع)، ولایت‌مداری، تعبد و معنویت، نبوغ نظامی، نظم و انضباط و مردمی بودن از ویژگی‌های قاسم سلیمانی شمرده شده است. همچنین آیت‌الله خامنه‌ای از او به عنوان چهره بین‌المللی مقاومت، تربیت‌شده اسلام و مکتب امام خمینی یاد کرده است.
دوران جنگ ایران و عراق
 
قاسم سلیمانی پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ش عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و هم‌زمان با شروع جنگ ایران و عراق، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبهه‌ها فرستاد. وی در دوره‌ای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را بر عهده داشت. سلیمانی در سال ۱۳۶۰ش با حکم محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله منصوب شد.
 
 
 
وی در جنگ عراق علیه ایران، از فرماندهان عملیات‌های والفجر ۸، کربلای ۴ و کربلای ۵ بود. عملیات کربلای ۵ از مهم‌ترین عملیات‌های ایران در دوران جنگ دانسته شده که تضعیف موقعیت سیاسی و نظامی ارتش بعث عراق و تثبیت اوضاع به سود قوای نظامی ایران از نتایج آن ارزیابی شده است.
فعالیت های پس از دفاع مقدس
 
سلیمانی پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرز‌های شرقی ایران هدایت می‌شدند. سلیمانی تا قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باند‌های قاچاق مواد مخدر در مرز‌های ایران و افغانستان می‌جنگید. او در بهمن سال ۱۳۸۹ش از سوی آیت الله خامنه‌ای، فرمانده کل قوای نظامی ایران درجه سرلشکری (بالاترین درجه نظامی در ایران) را دریافت کرد.
فرماندهی سپاه قدس
 
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. بر اساس گزارش نقل شده از مرکز ویژه اطلاعات اسرائیل، سپاه قدس در سال ۱۹۹۰م جهت افزایش فعالیت برون‌مرزی ایران شکل گرفت و سلیمانی پس از احمد وحیدی دومین فرمانده سپاه قدس ایران شد.
 
طبق این گزارش، قاسم سلیمانی نقش کلیدی در تقویت نفوذ ایران در خاورمیانه به ویژه در ناآرامی‌های منطقه‌ای معروف به بیداری اسلامی (بهار عربی) ایفا کرده است.
حضور در عراق و سوریه و مبارزه با داعش
 
قاسم سلیمانی از فرماندهان مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه است. داعش گروهی سلفی بود که پس از سقوط صدام در عراق و خلاء قدرت در این منطقه، پدید آمد. ایران برای حفظ امنیت و کنترل منطقه، مبارزه با این گروه را آغاز کرد. به نقل از خبرگزاری ایسنا، در سال ۲۰۱۱م نیرو‌های تحت فرمان سلیمانی از جمله لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون جهت مبارزه با داعش و نیرو‌های شورشی راهی سوریه شدند. همچنین در سال ۲۰۱۴ شهر موصل به تصرف داعش درآمد و بغداد، پایتخت عراق نیز تا مرز سقوط پیش رفت؛ قاسم سلیمانی با سازماندهی بخشی از نیرو‌های حشد الشعبی نقش مؤثری در اخراج داعش از عراق داشت. حیدر العبادی نخست‌وزیر وقت عراق، از قاسم سلیمانی به عنوان یکی از اصلی‌ترین متحدان عراق در مبارزه با داعش نام برد. سلیمانی در نامه‌ای خطاب به آیت الله خامنه‌ای که ۳۰ آبان ۱۳۹۶ش در رسانه‌های ایران منتشر شد، پایان داعش را اعلام کرد و از برافراشته شدن پرچم سوریه در البوکمال از شهر‌های سوریه در نزدیکی مرز عراق خبر داد. روزنامه اسرائیلی هاآرتص، سلیمانی را متهم به حضور در عملیات موشکی علیه اسرائیل و اقدام علیه یهودیان دنیا کرده است.
 
فعالیت های سپاه قدس ایران در کنار دیگر مبارزان ضد گروه های تروریستی در نهایت سبب شد تا داعش در کشورهای عراق و سوریه نابود شود.
 
 
 
بخشی از پاسخ آیت‌الله خامنه‌ای به نامه قاسم سلیمانی درباره پایان سیطره داعش:
شما با متلاشی ساختن تودۀ سرطانی و مهلک داعش نه‌فقط به کشور‌های منطقه و به جهان اسلام بلکه به همۀ ملت‌ها و به بشریت خدمتی بزرگ کردید.
دریافت نشان ذوالفقار
 
در ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ش آیت‌الله خامنه‌ای، نشان ذوالفقار - عالی‌ترین نشان نظامی ایران - را به سلیمانی اهدا کرد. طبق آئین‌نامه اهدای نشان‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران، این نشان به فرماندهان عالی‌رتبه و رؤسای ستاد‌های عالی‌رتبه در نیرو‌های مسلح اهدا می‌شود که تدابیر آن‌ها در طرح‌ریزی و هدایت عملیات‌های رزمی موجب حصول نتایج مطلوب شده باشد.
شهادت
 
بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ در حمله موشکی هلی کوپتر‌های آمریکایی به دو خودرو در اطراف فرودگاه بغداد، سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و تنی چند از اعضای
سردار سلیمانی و تکریم خانواده‌های شهدا
این همرزم سردار سلیمانی در خاطره ای دیگر از شهید سلیمانی، می گوید: حاج قاسم در آخرین سفر هوایی که از تهران به سمت سوریه داشت و بنده او را همراهی می‌کردم، در طول مسیر مدام قرآن تلاوت می‌کرد، ذکر می گفت و به محض شنیدن صدای اذان مغرب در راهرو هواپیما شروع به اقامه نماز کرد. در حالی که سردار مشغول راز و نیاز با معبود خود بود یک کودک در کنار وی راه می رفت و بازی می‌کرد حاج قاسم در اوج معنویت دست نوازش و محبت بر سرکودک کشید و کودک نیز لطف او را بی پاسخ نگذاشت.
به گفته سردار کمالی، حاج قاسم عِرق خاصی به خانواده شهدا و فرزندان آنها بخصوص خردسالان داشت و اگر کسی کودکی را از جایی که نشسته بود بلند می کرد تا مسئولی جای او بنشیند بسیار ناراحت و معترض می شد و جایگاه خانواده شهدا را بالاتر از مسئولان و مقامات می دانست.حرف و عمل سردار سلیمانی یکی بود، صحبت ها و رفتار های او ما را منقلب می کرد ما سرباز این شهید والا مقام هستیم. حشدالشعبی در این حمله هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.
بوسه سردار بر دستان راننده
یکی از همرزمان سردار سلیمانی در سوریه می‌گوید: پس از وقوع سیل خوزستان، با رزمندگان به شوش رفتیم، حاج قاسم پس از ورود به منطقه، با مردم صحبت و آنان را به آرامش دعوت کرد. زمانی که قرار بود سوار بالگرد شود، راننده او به سوی سردار دوید و دست حاج قاسم را بوسید که سردار یکدفعه برگشت، او را در آغوش گرفت و به صورت و دستش بوسه زد. راننده که اختلاف درجه سازمانی زیادی با سردار داشت، از این اقدام حاج قاسم شوکه شده بود به حدی که از فرط خوشحالی نمی توانست رانندگی کند و مدام بر دست خود بوسه می زد و می گفت سردار دست مرا بوسیده است.
به گفته سردار "حمید کمالی"، حاج قاسم در آن سفر پس از شوش عازم دزفول شد، به دیدار مادر پنج شهید در این شهر رفت و بر پای مادر شهدا بوسه زد. او سپس برای ادامه سرکشی به مناطق سیل زده رفت و به نیروهای، حشد الشعبی، سپاه، ارتش و زرمندگان گفت: الان دفاع حرم برای ما خوزستان است، همه نیروها با شنیدن سخن حاج قاسم از خود بی خود شدند و با اشتیاق همانند جبهه های جنگ به مناطق سیل زده رفتند تا مردمی گرفتار سیل را نجات دهند.
گسترش نیروهای مقاومت به برکت خون حاج قاسم
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق و همرزم شهید سلیمانی نیز می‌گوید: به برکت خون حاج قاسم نهضت های منطقه و نیروهای مقاومت مصمم شدند تشکیلات خود را گسترش دهند و محکم پای کار بایستند. دو دسته نیروی حشدالشعبی را ایران تشکیل داد. هشت مرجعیت نیز توسط آیت الله سیستانی و مرجعیت عراق تشکیل شده بود که به ما ملحق شدند. پس از یکدست شدن این نیروها، هم اکنون بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر نیروی طرفدار ایران و هم پیمان با حاج قاسم، امور سیاسی عراق را به دست گرفته و خوب پیش می روند.
سردار حاج مهدی زمردین می افزاید: اگرچه ما سردار و یک وزنه بزرگ در مقاومت را از دست دادیم اما خون ایشان آنقدر پر برکت بود که فکر نمی کردیم تا این حد جنبه جهانی داشته باشد و انقلاب دیگری رقم بخورد؛ ما به عشق حاج قاسم نفس می کشیم. آنقدر این شهید والا مقام بین مردم محبوب و عزیز است که وقتی آنها متوجه می شوند ما سرباز سردار هستیم برای ما احترام ویژه ای قائل می شوند و همه این ها به برکت خون شهدا است.
فوتبال‌بازی داعش با سر شهدا
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق در نقل یکی دیگر از خاطرات مشترک نیروهای مقاومت با سردار سلیمانی می گوید: سردار "عوض شهابی‌فر" فرمانده ارشد کهگیلویه و بویراحمد از رزمندگان بسیار شجاع در هشت سال دفاع مقدس و در سوریه و عراق است؛ وی در حلب برای ستون‌کشی به منظور دور زدن نیروهای داعش جلوتر از همه حرکت می‌کرد و با افزایش درگیری‌ها دلاورانه جلوتر از بقیه رزمندگان در میدان نبرد پیش می‌رفت که یکباره توسط یک داعشی به رگبار بسته شد و ۲۸ تیر به وی اصابت کرد . ما با تصور اینکه فرمانده به شهادت رسیده عقب‌نشینی کردیم و تصمیم گرفتیم فردا برای انتقال پیکرش به میدان برویم که اگر پیکر او توسط نیروهای داعشی برده نشده بود، او را به پشت جبهه منتقل و به خانواده‌اش تحویل دهیم؛ چراکه داعشی ها پس از مواجه شدن با پیکر شهدای ما سر را از تن آنها جدا می کردند و بعد از به آتش کشیدن بدن، با سر شهدا فوتبال بازی می کردند. اما پس از رفتن به میدان متوجه شدیم وی هنوز زنده است که بی درنگ او را به بیمارستان منتقل کردیم و سپس برای ادامه روند درمان به تهران اعزام شد.
دلاوری های سردار شهابی فر تا شوخی های حاج قاسم در میدان نبرد
سردار زمردین ادامه می دهد: شهابی فر پس از درمان برای ماموریت به عراق، پیش ما آمد. در عملیات "جوف الصخر" جایی که مرکز فرماندهی داعش بود در مسیر کربلا تا بغداد جاده ای قرار دارد که شیعیان از بغداد برای زیارت ضریح امام حسین ع به عراق می‌آیند و همانند پیاده روی که در مسیر نجف تا کربلا وجود دارد از مسیر بغداد تا کربلا، مدینه الصدر و کل بغداد نیز پیاده روی وجود دارد در این مسیر در ۳۰ کیلومتری کربلا یک منطقه به نام جوف الصخر وجود دارد که روبروی آن مقبره دو طفلان مسلم قرار دارد و اهالی آن اهل تسنن و وهابی هستند حتی آمریکایی ها جرات نداشتند برای پاکسازی به این منطقه بروند، در آنجا تک تیراندازان حدود ۳ هزار نفر از شیعیان امام علی (ع) را به طروق مختلف به شهادت رسانده بودند که حاج قاسم دستور داد ما در جوف عملیات انجام دهیم تا امنیت کربلا تامین شود چراکه حدود چهار ماه تا اربعین بود .
این عملیات را از چند محور آغاز کردیم و قرار بود عملیات در آن سوی آب را نیز نیروهای مقتدا صدر انجام دهند که کمی کوتاهی کردند. بعد از انجام چند عملیات به جلو پیشروی کردیم و عملیات خوب و موفقیت آمیزی رقم خورد؛ جوف دست نیروهای حشدالشعبی افتاد و در همین حین در یک محور در کنار سردار شهابی‌فر بودیم، در عملیات ها وی تا حدی به دل دشمن می رفت و بقیه نیروهای حشدالشعبی با ترس به دنبال ما می آمدند که یکباره دیدیم شهابی‌فر تخته گاز تیربار را به دست گرفت و به تنهایی به جلو رفت و آن منطقه را فتح کرد ؛ او بقدری سریع جلو می رفت که ما می گفتیم سردار صبر کن تا نیروها برسند با هم در منطقه جلو برویم، اما او می گفت نه من باید شهید شوم . با خنده به او می گفتیم ما چه گناهی کرده ایم که با تو در یک عملیات هستیم باید مراقبت جان خود باشیم یا تو، خلاصه عملیات با موفقیت انجام شد و ما باز گشتیم. 
پس از بازگشت، حاج قاسم و معاونانش از ما گزارش کار خواستند، به آنها گفتیم هر کس با شهابی فر به عملیات برود شهید می شود چون او سرش را پایین می اندازد و بی پروا برای مقابله با دشمن به میدان می رود. یک شب حاج قاسم ما را صدا زد و گفت: سردار شهابی می گوید می خواهم شهید شوم شما چه کاری انجام می دهید؟ به شوخی گفتیم ما چند کار بلدیم، شهید فهمیده را هم ما؟ به شوخی گفت من از لرهای بزرگ لک هستم اگر من شهید شوم طایفه ام یکماه برای من مراسم برپا می کنند و هر شب چلو گوشت می دهند ما گفتیم ما به تو چلوگوشت می‌دهیم دست از سر ما بردار گفت نه باید در منطقه شهید شوم این نمونه ای از خاطراتی است که خنده بر لب ما می‌آورد و از خستگی ما می‌کاست.
تدبیر سردار و جلوگیری از شهادت ۱۳۰ رزمنده
فرمانده تخریب و شناسایی در سوریه و عراق می‌گوید: در یکی از عملیات ها در سوریه که موفق شده بودیم بسیاری از مناطق را آزاد کنیم، یک تپه سوق الجیشی وجود داشت که رزمندگان به سردار اصرار می کردند که آن تپه را هم بگیریم و کار داعش را یکسره کنیم، داعشی‌ها سنگرهای خوبی روی آن تپه درست کرده بودند و به شدت در آنجا مبارزه و از آن مکان محافظت می کردند، همه می گفتیم حالا که تا اینجا آمده ایم و حال نیروها مساعد است تپه را هم از دست نیروهای داعش آزاد کنیم اما سردار سلیمانی با قرآن یک استخاره گرفت و پاسخ داد نه.
در مرکز عملیات، نیروهای روس از ما دستور می گرفتند، نیروهای ایرانی، حزب الله و ارتش سوریه نیز برای انجام عملیات ها با هم هماهنگ بودند هنوز یک ساعت از اصرار ما به حاج قاسم برای حمله به تپه نگذشته بود که نیروهای روس بدون اطلاع و هماهنگی با ما این تپه را بمباران و آنجا را کن فیکون کردند و همه داعشی ها را کشتند. با خود گفتیم خدایا سردار چه علم لدنی دارد و به خدا وصل است، اگر به ما اجازه حمله داده بود احتمالا همه ۱۳۰ رزمنده ای که در عملیات بودند، به شهادت می رسیدند.
سردار زمردین با بیان اینکه حاج قاسم بسیار دل نارک بود و  وقتی رزمنده ای به شهادت می رسید با تمام وجود ناراحت می شد و می گریست چراکه آنها را همانند فرزندان خود دوست داشت و می گفت خانواده ها آنها را به ما سپرده اند ما اگر کوتاهی کنیم جواب خانواده ها را چه کسی می خواهد بدهد، افزود: جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب نظیر و نصرتی، باقری در عملیات ها مشتاقانه کنار ما بودند و به شهادت رسیدند.
پذیرایی حاج قاسم از رزمندگان
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق درباره سایر ویژگی های شخصیتی شهید سلیمانی می‌گوید: سردار مرد مهربانی بود و همیشه در سفرهایی که به عراق و سوریه داشتیم با شیرینی های سنتی کرمان از رزمندگان پذیرایی می‌کرد.
سردار زمردیان با بیان اینکه سردار سلیمانی اهل شوخی و خنده بود و در عملیات ها موجب دلگرمی ما می شد، افزود: او از دروغ متنفر بود و با افرادی که حرفی بدون پشتوانه و مستند می زدند، برخورد می کرد.
اگرچه جسم خاکی سردار دلها در تروری ناجوانمردانه از میان ما رفت ولی منش و رادمردی این شهید والا مقام تا ابد در اذهان ما جاودانه خواهد ماند. راهش پررهرو باد.
به گزارش ایرنا، سرباز ولایت و امت اسلامی سردار سپهبد پاسدار حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده فداکار، شجاع و بی‌نظیر نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بامداد (جمعه ۱۳ دی ۹۸) در پی حمله هوایی نیروهای متجاوز و تروریست آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد پس از عمری مجاهدت، فداکاری و نقش‌آفرینی‌های ماندگار و پرافتخار در راه اعتلای اسلام و دفاع از قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و سرافرازی ایران عزیز به شهادت رسید.
خاطرات رفیق 30 سالهِ سردار دل‌ها/ وقتی اشرار نام روستا را «قاسم‎ آباد» گذاشتند:
قبل از شهید سلیمانی هیچ نیرویی نمی‌توانست از شهرستان رودبار جنوب در استان کرمان، عبور کند. بدون درگیری و شهادت نیروها، ۴۵۶ نفر از اشرار جنوب شرق کرمان بدون ریختن یک قطره خون تسلیم شدند. حاج قاسم برای آنها که فریب خورده بودند؛ زمین کشاورزی، مدرسه و خانه ایجاد کرد و آنها به خاطر علاقه‎‌مندی به شخصیت حاج قاسم، نام روستای خود را قاسم آباد گذاشتند.
ابراهیم شهریاری فرمانده گردان ۴۲۵ حضرت علی اکبر(ع) دوست و هم‎رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از سال ۱۳۶۱ در شهر کرمان است. او اکنون قریب به ۶۰ سال دارد و در دوران دفاع مقدس، امنیت شرق و جنوب شرق ایران، سوریه، لبنان و عراق را تامین، همچنین در کرمان شهید سلیمانی را همراهی کرده است. شهریاری در دوران جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با حاج قاسم آشنا شد و به خاطر دلاوری هایش به جایگاه فرماندهی گردان منصوب شد.
شهریاری در همه این سال ها مجاهدانه رزمیده است، زندگی او نگارنده را یاد عنوان کتاب «مرگ از من فرار می کند» شهید چمران، منتشر شده در نشر روایت فتح می اندازد، او تا پیشگاه مرگ سرخ بارها رفته، اما تقدیر این بوده تا بماند. نمونه ای از این حضور و مجاهدت را می توان در ویدیویی از لحظه عروج شهید شوشتری مشاهده کرد، حاج ابراهیم پشت به پشت شهید شوشتری تا لحظه شهادت حضور دارد، اما آن جا هم مقدر نبود تا به شهادت برسد.
او در بیان خاطرات‎ش درباره شهید سلیمانی هر آنچه را که دیگر دوستان و نزدیکان حاج قاسم تکرار کرده‎ اند را شهادت می‎ دهد. او همانند دیگر رزمندگان و یاران حاج قاسم از خلوص و تواضع و شجاعت او می‎ گوید و در شروع گفت‎‌‌وگویمان از دو شکل رفاقت با حاج قاسم می گوید: ما دو شکل از رفاقت را با حاج قاسم تجربه کردیم. شکل اول فرماندهی و فرمانداری شهید بود و شکل دوم زمانی که کارها کمتر بود، با حاجی رفیق بودیم.
+ نوشته شده در  سه شنبه 14 آذر 1402ساعت 13:40  توسط راحیل 

 زندگینامه
 
قاسم سلیمانی نام پدر حسن متولد ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی و فرمانده پیشین سپاه قدس است. او در دوران جنگ ایران و عراق فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود.
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس با حضور در این مناطق و سازماندهی نیرو‌های مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت. وی در سال ۱۳۸۹ش، موفق به أخذ درجه سرلشکری شد. سردار سلیمانی بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ به شهادت رسید.
ویژگی‌ها
اخلاص، شجاعت، شهادت‌طلبی، ارادت و تمسک به اهل‌بیت(ع)، ولایت‌مداری، تعبد و معنویت، نبوغ نظامی، نظم و انضباط و مردمی بودن از ویژگی‌های قاسم سلیمانی شمرده شده است. همچنین آیت‌الله خامنه‌ای از او به عنوان چهره بین‌المللی مقاومت، تربیت‌شده اسلام و مکتب امام خمینی یاد کرده است.
دوران جنگ ایران و عراق
 
قاسم سلیمانی پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ش عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و هم‌زمان با شروع جنگ ایران و عراق، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبهه‌ها فرستاد. وی در دوره‌ای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را بر عهده داشت. سلیمانی در سال ۱۳۶۰ش با حکم محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله منصوب شد.
 
 
 
وی در جنگ عراق علیه ایران، از فرماندهان عملیات‌های والفجر ۸، کربلای ۴ و کربلای ۵ بود. عملیات کربلای ۵ از مهم‌ترین عملیات‌های ایران در دوران جنگ دانسته شده که تضعیف موقعیت سیاسی و نظامی ارتش بعث عراق و تثبیت اوضاع به سود قوای نظامی ایران از نتایج آن ارزیابی شده است.
فعالیت های پس از دفاع مقدس
 
سلیمانی پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرز‌های شرقی ایران هدایت می‌شدند. سلیمانی تا قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باند‌های قاچاق مواد مخدر در مرز‌های ایران و افغانستان می‌جنگید. او در بهمن سال ۱۳۸۹ش از سوی آیت الله خامنه‌ای، فرمانده کل قوای نظامی ایران درجه سرلشکری (بالاترین درجه نظامی در ایران) را دریافت کرد.
فرماندهی سپاه قدس
 
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. بر اساس گزارش نقل شده از مرکز ویژه اطلاعات اسرائیل، سپاه قدس در سال ۱۹۹۰م جهت افزایش فعالیت برون‌مرزی ایران شکل گرفت و سلیمانی پس از احمد وحیدی دومین فرمانده سپاه قدس ایران شد.
 
طبق این گزارش، قاسم سلیمانی نقش کلیدی در تقویت نفوذ ایران در خاورمیانه به ویژه در ناآرامی‌های منطقه‌ای معروف به بیداری اسلامی (بهار عربی) ایفا کرده است.
حضور در عراق و سوریه و مبارزه با داعش
 
قاسم سلیمانی از فرماندهان مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه است. داعش گروهی سلفی بود که پس از سقوط صدام در عراق و خلاء قدرت در این منطقه، پدید آمد. ایران برای حفظ امنیت و کنترل منطقه، مبارزه با این گروه را آغاز کرد. به نقل از خبرگزاری ایسنا، در سال ۲۰۱۱م نیرو‌های تحت فرمان سلیمانی از جمله لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون جهت مبارزه با داعش و نیرو‌های شورشی راهی سوریه شدند. همچنین در سال ۲۰۱۴ شهر موصل به تصرف داعش درآمد و بغداد، پایتخت عراق نیز تا مرز سقوط پیش رفت؛ قاسم سلیمانی با سازماندهی بخشی از نیرو‌های حشد الشعبی نقش مؤثری در اخراج داعش از عراق داشت. حیدر العبادی نخست‌وزیر وقت عراق، از قاسم سلیمانی به عنوان یکی از اصلی‌ترین متحدان عراق در مبارزه با داعش نام برد. سلیمانی در نامه‌ای خطاب به آیت الله خامنه‌ای که ۳۰ آبان ۱۳۹۶ش در رسانه‌های ایران منتشر شد، پایان داعش را اعلام کرد و از برافراشته شدن پرچم سوریه در البوکمال از شهر‌های سوریه در نزدیکی مرز عراق خبر داد. روزنامه اسرائیلی هاآرتص، سلیمانی را متهم به حضور در عملیات موشکی علیه اسرائیل و اقدام علیه یهودیان دنیا کرده است.
 
فعالیت های سپاه قدس ایران در کنار دیگر مبارزان ضد گروه های تروریستی در نهایت سبب شد تا داعش در کشورهای عراق و سوریه نابود شود.
 
 
 
بخشی از پاسخ آیت‌الله خامنه‌ای به نامه قاسم سلیمانی درباره پایان سیطره داعش:
شما با متلاشی ساختن تودۀ سرطانی و مهلک داعش نه‌فقط به کشور‌های منطقه و به جهان اسلام بلکه به همۀ ملت‌ها و به بشریت خدمتی بزرگ کردید.
دریافت نشان ذوالفقار
 
در ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ش آیت‌الله خامنه‌ای، نشان ذوالفقار - عالی‌ترین نشان نظامی ایران - را به سلیمانی اهدا کرد. طبق آئین‌نامه اهدای نشان‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران، این نشان به فرماندهان عالی‌رتبه و رؤسای ستاد‌های عالی‌رتبه در نیرو‌های مسلح اهدا می‌شود که تدابیر آن‌ها در طرح‌ریزی و هدایت عملیات‌های رزمی موجب حصول نتایج مطلوب شده باشد.
شهادت
 
بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ در حمله موشکی هلی کوپتر‌های آمریکایی به دو خودرو در اطراف فرودگاه بغداد، سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و تنی چند از اعضای
سردار سلیمانی و تکریم خانواده‌های شهدا
این همرزم سردار سلیمانی در خاطره ای دیگر از شهید سلیمانی، می گوید: حاج قاسم در آخرین سفر هوایی که از تهران به سمت سوریه داشت و بنده او را همراهی می‌کردم، در طول مسیر مدام قرآن تلاوت می‌کرد، ذکر می گفت و به محض شنیدن صدای اذان مغرب در راهرو هواپیما شروع به اقامه نماز کرد. در حالی که سردار مشغول راز و نیاز با معبود خود بود یک کودک در کنار وی راه می رفت و بازی می‌کرد حاج قاسم در اوج معنویت دست نوازش و محبت بر سرکودک کشید و کودک نیز لطف او را بی پاسخ نگذاشت.
به گفته سردار کمالی، حاج قاسم عِرق خاصی به خانواده شهدا و فرزندان آنها بخصوص خردسالان داشت و اگر کسی کودکی را از جایی که نشسته بود بلند می کرد تا مسئولی جای او بنشیند بسیار ناراحت و معترض می شد و جایگاه خانواده شهدا را بالاتر از مسئولان و مقامات می دانست.حرف و عمل سردار سلیمانی یکی بود، صحبت ها و رفتار های او ما را منقلب می کرد ما سرباز این شهید والا مقام هستیم. حشدالشعبی در این حمله هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.
بوسه سردار بر دستان راننده
یکی از همرزمان سردار سلیمانی در سوریه می‌گوید: پس از وقوع سیل خوزستان، با رزمندگان به شوش رفتیم، حاج قاسم پس از ورود به منطقه، با مردم صحبت و آنان را به آرامش دعوت کرد. زمانی که قرار بود سوار بالگرد شود، راننده او به سوی سردار دوید و دست حاج قاسم را بوسید که سردار یکدفعه برگشت، او را در آغوش گرفت و به صورت و دستش بوسه زد. راننده که اختلاف درجه سازمانی زیادی با سردار داشت، از این اقدام حاج قاسم شوکه شده بود به حدی که از فرط خوشحالی نمی توانست رانندگی کند و مدام بر دست خود بوسه می زد و می گفت سردار دست مرا بوسیده است.
به گفته سردار "حمید کمالی"، حاج قاسم در آن سفر پس از شوش عازم دزفول شد، به دیدار مادر پنج شهید در این شهر رفت و بر پای مادر شهدا بوسه زد. او سپس برای ادامه سرکشی به مناطق سیل زده رفت و به نیروهای، حشد الشعبی، سپاه، ارتش و زرمندگان گفت: الان دفاع حرم برای ما خوزستان است، همه نیروها با شنیدن سخن حاج قاسم از خود بی خود شدند و با اشتیاق همانند جبهه های جنگ به مناطق سیل زده رفتند تا مردمی گرفتار سیل را نجات دهند.
گسترش نیروهای مقاومت به برکت خون حاج قاسم
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق و همرزم شهید سلیمانی نیز می‌گوید: به برکت خون حاج قاسم نهضت های منطقه و نیروهای مقاومت مصمم شدند تشکیلات خود را گسترش دهند و محکم پای کار بایستند. دو دسته نیروی حشدالشعبی را ایران تشکیل داد. هشت مرجعیت نیز توسط آیت الله سیستانی و مرجعیت عراق تشکیل شده بود که به ما ملحق شدند. پس از یکدست شدن این نیروها، هم اکنون بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر نیروی طرفدار ایران و هم پیمان با حاج قاسم، امور سیاسی عراق را به دست گرفته و خوب پیش می روند.
سردار حاج مهدی زمردین می افزاید: اگرچه ما سردار و یک وزنه بزرگ در مقاومت را از دست دادیم اما خون ایشان آنقدر پر برکت بود که فکر نمی کردیم تا این حد جنبه جهانی داشته باشد و انقلاب دیگری رقم بخورد؛ ما به عشق حاج قاسم نفس می کشیم. آنقدر این شهید والا مقام بین مردم محبوب و عزیز است که وقتی آنها متوجه می شوند ما سرباز سردار هستیم برای ما احترام ویژه ای قائل می شوند و همه این ها به برکت خون شهدا است.
فوتبال‌بازی داعش با سر شهدا
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق در نقل یکی دیگر از خاطرات مشترک نیروهای مقاومت با سردار سلیمانی می گوید: سردار "عوض شهابی‌فر" فرمانده ارشد کهگیلویه و بویراحمد از رزمندگان بسیار شجاع در هشت سال دفاع مقدس و در سوریه و عراق است؛ وی در حلب برای ستون‌کشی به منظور دور زدن نیروهای داعش جلوتر از همه حرکت می‌کرد و با افزایش درگیری‌ها دلاورانه جلوتر از بقیه رزمندگان در میدان نبرد پیش می‌رفت که یکباره توسط یک داعشی به رگبار بسته شد و ۲۸ تیر به وی اصابت کرد . ما با تصور اینکه فرمانده به شهادت رسیده عقب‌نشینی کردیم و تصمیم گرفتیم فردا برای انتقال پیکرش به میدان برویم که اگر پیکر او توسط نیروهای داعشی برده نشده بود، او را به پشت جبهه منتقل و به خانواده‌اش تحویل دهیم؛ چراکه داعشی ها پس از مواجه شدن با پیکر شهدای ما سر را از تن آنها جدا می کردند و بعد از به آتش کشیدن بدن، با سر شهدا فوتبال بازی می کردند. اما پس از رفتن به میدان متوجه شدیم وی هنوز زنده است که بی درنگ او را به بیمارستان منتقل کردیم و سپس برای ادامه روند درمان به تهران اعزام شد.
دلاوری های سردار شهابی فر تا شوخی های حاج قاسم در میدان نبرد
سردار زمردین ادامه می دهد: شهابی فر پس از درمان برای ماموریت به عراق، پیش ما آمد. در عملیات "جوف الصخر" جایی که مرکز فرماندهی داعش بود در مسیر کربلا تا بغداد جاده ای قرار دارد که شیعیان از بغداد برای زیارت ضریح امام حسین ع به عراق می‌آیند و همانند پیاده روی که در مسیر نجف تا کربلا وجود دارد از مسیر بغداد تا کربلا، مدینه الصدر و کل بغداد نیز پیاده روی وجود دارد در این مسیر در ۳۰ کیلومتری کربلا یک منطقه به نام جوف الصخر وجود دارد که روبروی آن مقبره دو طفلان مسلم قرار دارد و اهالی آن اهل تسنن و وهابی هستند حتی آمریکایی ها جرات نداشتند برای پاکسازی به این منطقه بروند، در آنجا تک تیراندازان حدود ۳ هزار نفر از شیعیان امام علی (ع) را به طروق مختلف به شهادت رسانده بودند که حاج قاسم دستور داد ما در جوف عملیات انجام دهیم تا امنیت کربلا تامین شود چراکه حدود چهار ماه تا اربعین بود .
این عملیات را از چند محور آغاز کردیم و قرار بود عملیات در آن سوی آب را نیز نیروهای مقتدا صدر انجام دهند که کمی کوتاهی کردند. بعد از انجام چند عملیات به جلو پیشروی کردیم و عملیات خوب و موفقیت آمیزی رقم خورد؛ جوف دست نیروهای حشدالشعبی افتاد و در همین حین در یک محور در کنار سردار شهابی‌فر بودیم، در عملیات ها وی تا حدی به دل دشمن می رفت و بقیه نیروهای حشدالشعبی با ترس به دنبال ما می آمدند که یکباره دیدیم شهابی‌فر تخته گاز تیربار را به دست گرفت و به تنهایی به جلو رفت و آن منطقه را فتح کرد ؛ او بقدری سریع جلو می رفت که ما می گفتیم سردار صبر کن تا نیروها برسند با هم در منطقه جلو برویم، اما او می گفت نه من باید شهید شوم . با خنده به او می گفتیم ما چه گناهی کرده ایم که با تو در یک عملیات هستیم باید مراقبت جان خود باشیم یا تو، خلاصه عملیات با موفقیت انجام شد و ما باز گشتیم. 
پس از بازگشت، حاج قاسم و معاونانش از ما گزارش کار خواستند، به آنها گفتیم هر کس با شهابی فر به عملیات برود شهید می شود چون او سرش را پایین می اندازد و بی پروا برای مقابله با دشمن به میدان می رود. یک شب حاج قاسم ما را صدا زد و گفت: سردار شهابی می گوید می خواهم شهید شوم شما چه کاری انجام می دهید؟ به شوخی گفتیم ما چند کار بلدیم، شهید فهمیده را هم ما؟ به شوخی گفت من از لرهای بزرگ لک هستم اگر من شهید شوم طایفه ام یکماه برای من مراسم برپا می کنند و هر شب چلو گوشت می دهند ما گفتیم ما به تو چلوگوشت می‌دهیم دست از سر ما بردار گفت نه باید در منطقه شهید شوم این نمونه ای از خاطراتی است که خنده بر لب ما می‌آورد و از خستگی ما می‌کاست.
تدبیر سردار و جلوگیری از شهادت ۱۳۰ رزمنده
فرمانده تخریب و شناسایی در سوریه و عراق می‌گوید: در یکی از عملیات ها در سوریه که موفق شده بودیم بسیاری از مناطق را آزاد کنیم، یک تپه سوق الجیشی وجود داشت که رزمندگان به سردار اصرار می کردند که آن تپه را هم بگیریم و کار داعش را یکسره کنیم، داعشی‌ها سنگرهای خوبی روی آن تپه درست کرده بودند و به شدت در آنجا مبارزه و از آن مکان محافظت می کردند، همه می گفتیم حالا که تا اینجا آمده ایم و حال نیروها مساعد است تپه را هم از دست نیروهای داعش آزاد کنیم اما سردار سلیمانی با قرآن یک استخاره گرفت و پاسخ داد نه.
در مرکز عملیات، نیروهای روس از ما دستور می گرفتند، نیروهای ایرانی، حزب الله و ارتش سوریه نیز برای انجام عملیات ها با هم هماهنگ بودند هنوز یک ساعت از اصرار ما به حاج قاسم برای حمله به تپه نگذشته بود که نیروهای روس بدون اطلاع و هماهنگی با ما این تپه را بمباران و آنجا را کن فیکون کردند و همه داعشی ها را کشتند. با خود گفتیم خدایا سردار چه علم لدنی دارد و به خدا وصل است، اگر به ما اجازه حمله داده بود احتمالا همه ۱۳۰ رزمنده ای که در عملیات بودند، به شهادت می رسیدند.
سردار زمردین با بیان اینکه حاج قاسم بسیار دل نارک بود و  وقتی رزمنده ای به شهادت می رسید با تمام وجود ناراحت می شد و می گریست چراکه آنها را همانند فرزندان خود دوست داشت و می گفت خانواده ها آنها را به ما سپرده اند ما اگر کوتاهی کنیم جواب خانواده ها را چه کسی می خواهد بدهد، افزود: جوانان نسل سوم و چهارم انقلاب نظیر و نصرتی، باقری در عملیات ها مشتاقانه کنار ما بودند و به شهادت رسیدند.
پذیرایی حاج قاسم از رزمندگان
 فرمانده تخریب و شناسایی سوریه و عراق درباره سایر ویژگی های شخصیتی شهید سلیمانی می‌گوید: سردار مرد مهربانی بود و همیشه در سفرهایی که به عراق و سوریه داشتیم با شیرینی های سنتی کرمان از رزمندگان پذیرایی می‌کرد.
سردار زمردیان با بیان اینکه سردار سلیمانی اهل شوخی و خنده بود و در عملیات ها موجب دلگرمی ما می شد، افزود: او از دروغ متنفر بود و با افرادی که حرفی بدون پشتوانه و مستند می زدند، برخورد می کرد.
اگرچه جسم خاکی سردار دلها در تروری ناجوانمردانه از میان ما رفت ولی منش و رادمردی این شهید والا مقام تا ابد در اذهان ما جاودانه خواهد ماند. راهش پررهرو باد.
به گزارش ایرنا، سرباز ولایت و امت اسلامی سردار سپهبد پاسدار حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده فداکار، شجاع و بی‌نظیر نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بامداد (جمعه ۱۳ دی ۹۸) در پی حمله هوایی نیروهای متجاوز و تروریست آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد پس از عمری مجاهدت، فداکاری و نقش‌آفرینی‌های ماندگار و پرافتخار در راه اعتلای اسلام و دفاع از قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و سرافرازی ایران عزیز به شهادت رسید.
خاطرات رفیق 30 سالهِ سردار دل‌ها/ وقتی اشرار نام روستا را «قاسم‎ آباد» گذاشتند:
قبل از شهید سلیمانی هیچ نیرویی نمی‌توانست از شهرستان رودبار جنوب در استان کرمان، عبور کند. بدون درگیری و شهادت نیروها، ۴۵۶ نفر از اشرار جنوب شرق کرمان بدون ریختن یک قطره خون تسلیم شدند. حاج قاسم برای آنها که فریب خورده بودند؛ زمین کشاورزی، مدرسه و خانه ایجاد کرد و آنها به خاطر علاقه‎‌مندی به شخصیت حاج قاسم، نام روستای خود را قاسم آباد گذاشتند.
ابراهیم شهریاری فرمانده گردان ۴۲۵ حضرت علی اکبر(ع) دوست و هم‎رزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی از سال ۱۳۶۱ در شهر کرمان است. او اکنون قریب به ۶۰ سال دارد و در دوران دفاع مقدس، امنیت شرق و جنوب شرق ایران، سوریه، لبنان و عراق را تامین، همچنین در کرمان شهید سلیمانی را همراهی کرده است. شهریاری در دوران جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با حاج قاسم آشنا شد و به خاطر دلاوری هایش به جایگاه فرماندهی گردان منصوب شد.
شهریاری در همه این سال ها مجاهدانه رزمیده است، زندگی او نگارنده را یاد عنوان کتاب «مرگ از من فرار می کند» شهید چمران، منتشر شده در نشر روایت فتح می اندازد، او تا پیشگاه مرگ سرخ بارها رفته، اما تقدیر این بوده تا بماند. نمونه ای از این حضور و مجاهدت را می توان در ویدیویی از لحظه عروج شهید شوشتری مشاهده کرد، حاج ابراهیم پشت به پشت شهید شوشتری تا لحظه شهادت حضور دارد، اما آن جا هم مقدر نبود تا به شهادت برسد.
او در بیان خاطرات‎ش درباره شهید سلیمانی هر آنچه را که دیگر دوستان و نزدیکان حاج قاسم تکرار کرده‎ اند را شهادت می‎ دهد. او همانند دیگر رزمندگان و یاران حاج قاسم از خلوص و تواضع و شجاعت او می‎ گوید و در شروع گفت‎‌‌وگویمان از دو شکل رفاقت با حاج قاسم می گوید: ما دو شکل از رفاقت را با حاج قاسم تجربه کردیم. شکل اول فرماندهی و فرمانداری شهید بود و شکل دوم زمانی که کارها کمتر بود، با حاجی رفیق بودیم.
+ نوشته شده در  سه شنبه 14 آذر 1402ساعت 13:40  توسط راحیل 

شعر مولانا

 دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی
باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من
خواب شبم ربوده‌ای مونس من تو بوده‌ای
درد توام نموده‌ای غیر تو نیست سود من
جان من و جهان من زهره آسمان من
آتش تو نشان من در دل همچو عود من
جسم نبود و جان بدم با تو بر آسمان بدم
هیچ نبود در بین گفت من و شنود من
+ نوشته شده در  سه شنبه 14 آذر 1402ساعت 13:17  توسط راحیل 

صفحه قبل 1 صفحه بعد